محل تبلیغات شما

این روزا که خوابتو میبینم

این روزا که زیاد به یادت میفتم

تو این روزایی که بارها خودمو در حال اشک ریختن به یاد تو پیدا میکنم

از طرفی این روزایی که همه چیز دوباره اینقدر خوب شده که یه اعتماد متقابل بین منو استادام و منو همکلاسیام و منو دوستام و مهم تر از همه بین منو خودم  پیش اومده

این روزایی که حس میکنم سرپا شدم و زندگیمو نه به قشنگی قبل و نه به اون خوبی اما به هر حال ساختمش، 

میخوام بهت بگم دفعه قبل که بهت گفتم تو در حدی نیستی که زندگی منو خراب کنی یه دروغ مغرورانه بود تا نتونی ببینی چطور خراب شدم و پوک شدم و دیر یا زود، یه دفعه یا ذره ذره ریختم و ویران شدم! 

میخوام بهت بگم لطفا خرابش نکن

گرچه نیستی، گرچه دست تو نیست و تقصیری نداری

اما اینبار باهام مهربون باش

من دیگه نه چیزی ازم مونده برای از دست دادن و نه شاخی دارم براش شکستن.

بذار زندگیمو بکنم و دلم گرم باشه به همین که زندم و دارم زندگی میکنم.

به اینکه هنوزم همه چی در حال بهتر شدنه و من یه روزی اقلا میشم همون راضیه بلند پرواز و پرانرژی قبل

اینبار پخته تر، محافظه کار تر و کمی عمیق تر و حتی صبور تر

به من بال بده برای رهایی ازین بن بست

دیدن استاد بعد از یه ماه و اندی....

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه...

منو ,تر ,شدم ,یه ,روزایی ,تو ,روزایی که ,شدم و ,این روزایی ,بهت بگم ,در حال

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها